غزل سرودم و گفتی که شاعران آری
بگو بگو تو به من هر چه در دلت داری
بخاطر تو به سیگار لب زدم گفتی
بدم میآید از این شاعران سیگاری
چه صادقانه برایت غزل سرودم و تو
چه بیملاحظه گفتی: چقدر بیکاری
ولی دوباره برایت غزل سرودم من
ولی دوباره بر آن وزنهای تکراری
مفاعلن...فعلاتن...مفاعلن... گریه
مفاعلن...فعلاتن...مفاعلن.. زاری
حسین زحمتکش
تک درخت