گلچین اشعار ناب، مطالب عمومی، علمی و آموزشی
گوش کن از من و بر همچو منی گوش مکن
چهار شنبه 7 مهر 1395 ساعت | بازديد : 451 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

با تو از خویش نخواندم، که مجابت نکنم

خواستم تشنهی این کهنه شرابت نکنم

 ***

گوش کن از من و بر همچو منی گوش مکن

تا که ناخواسته مشتاق عذابت نکنم

***

دستی از دور به هرم غزلم داشته باش

که در این کوره احساس مذابت نکنم

***

گاه باران همه‌ی دغدغه‌اش باغچه نیست

سیل بی‌گاهم و ناگاه خرابت نکنم!؟

***

فصل‌ها حوصله سوزند بپرهیز که تا

فصل پر گریه‌ی این بسته کتابت نکنم

***

هر کسی خاطره‌ای داشت، گرفت از من و رفت

تو بیندیش که تا بیهده قابت نکنم!

 

محمدعلی بهمنی

 

 تک درخت

 

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


در لباس آبی از من بیشتر دل می‌بری
چهار شنبه 24 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 279 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

حال من خوب است اما با تو بهتر می‌شوم

آخ تا می‌بینمت یک جور دیگر می‌شوم

با تو حس شعر در من بیشتر گل می‌کند

یاسم و باران که می‌بارد معطر می‌شوم

در لباس آبی از من بیشتر دل می‌بری

آسمان وقتی که می‌پوشی کبوتر می‌شوم

آنقدرها مرد هستم تا بمانم پای تو

می‌توانم مایه‌ی گهگاه دلگرمی شوم

میل، میل توست اما بی‌تو باور کن که من

در هجوم بادهای سرد پرپر می‌شوم

 

مهدی فرجی

 

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


معجزه ایجاد جنگل در بیابان
جمعه 19 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 365 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

محققان آلمانی و مصری توانستند با استفاده از آب‌های هدر رفته و غیر قابل مصرف جنگلی را در دل بیابان‌های مصر پرورش دهند.

 

در فاصله دوساعته از پایتخت مصر و نزدیکی شهر اسماعیلیه رشد یک جنگل ۲۴۰ هکتاری از درختان بومی و غیر بومی آن هم در وسط بیابان درست چیزی شبیه به معجزه زیست‌محیطی است. رشد بی‌رویه بیابان‌ها در افریقا به یکی از مشکلات اساسی این قاره بدل شده است، اما گروهی از محققان آلمانی و مصری توانسته‌اند یک راه حل منطقی برای جلوگیری از پیشروی هرچه بیشتر بیابان‌ها پیدا کنند و در عین حال توانسته‌اند در جهت رشد درختان تازه موثر باشند.

 

چند سال قبل برای جلوگیری از پیشرفت بیابان‌ها، در تعدادی از زمین‌های حاصل‌خیز درخت کاشتند و جنگل درست کردند، اما به دلیل نبود بارندگی، پرورش درختان و سالم نگه داشتن آن‌ها تقریبا کاری غیرممکن به نظر می‌رسد، محققان به این نتیجه رسیدند انتظار برای باران آن‌ها را به جایی نمی‌رساند و باید خودشان دست به کار شوند. از همین رو از آب‌های هدر رفته برای آبیاری استفاده کردند و در این جریان متوجه شدند حتی آن‌ها بهتر هم هست.

 راه‌اندازی این جنگل از دهه ۹۰ میلادی شروع شده بود، محققان آلمانی و مصری گرد هم جمع شده‌بودند و می‌دانستند مصر مزیت‌هایی نسبت به کشورهای اروپایی دارد، مانند اینکه زمستان های سرد ندارد که رشد گیاهان متوقف شود و شرایط رشد برخی گیاهان محلی مانند اکالیپتوس را هم دارد، این در حالی است که به هر حال میزان بارش باران در مصر کمتر از دیگر کشورهاست و از همین رو محققان باید راه‌حلی جایگزین برای این موضوع پیدا می‌کردند و جواب در تصفیه‌خانه فاضلاب‌های نزدیک یافت شد!

آن‌ها با استفاده از فیلترهای مکانیکی و فرآیندهای بیولوژیکی، پاکسازی فاضلاب را انجام می‌دادند، اما چون تصفیه کامل آب هزینه زیادی داشت، ترکیباتی مانند فسفات و نیترات در آن باقی می‌ماند، این آب با اینکه همچنان برای انسان مانند سم می‌ماند، اما برای گیاهان حکم کود دارد، البته برای میوه‌ها و سبزیجات هم به دلیل مصرف انسانی مناسب نیستند، اما آبیاری یک جنگل با این آب دارای املاح خیلی اتفاق خوبی است و آن‌ها این آب را با پمپ به سراسر منطقه می‌رساندند.

 

نتیجه این آبیاری شگفت‌انگیز بوده، به طوری‌که در عرض ۱۵ سال درختان به حدی رسیده بودند که در آلمان بعد از ۶۰ سال می‌رسیدند. ظهور این جنگل‌ها علاوه بر این‌که روی اقلیم این منطقه موثر بوده و مقدار بیابان‌ها را کم کرده، تبدیل به یکی از پروژه‌های اقتصادی شده و حالا برای این کشور درآمدزایی و ایجاد شغل داشته است.

منبع: خبرگزاری مهر

 

 

 

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


زندگی قافیه باران است.
چهار شنبه 17 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 336 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

زندگی قافیه باران است...

من اگر پاییزم، و درختان امیدم همه بی‌برگ شدند...

تو بهاری و به اندازه‌ی باران خدا زیبایی



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش؛ گاهی...
پنج شنبه 17 تير 1395 ساعت | بازديد : 654 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

 هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش.

گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچهای میرسی که ماه را بر لبانت مینشاند.

 

 

 


موضوعات مرتبط: عکس , , پیامک , , ,

|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


افسوس که...
پنج شنبه 1 بهمن 1394 ساعت | بازديد : 477 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

چقدر دوست داشتم یک نفر از من می‌پرسید چرا نگاه‌هایت آنقدر غمگین است؟

چرا لبخندهایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟

اما افسوس که هیچ کس نبود ...

همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره ...

آری با تو هستم!

با تویی که از کنارم گذشتی و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا چشم‌هایم همیشه بارانی است!


موضوعات مرتبط: پیامک , , ,

|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


باران نعمت الهی
پنج شنبه 7 آبان 1394 ساعت | بازديد : 477 | نويسنده : ارشیا | ( نظرات )

 

بریز ای نم نم باران دلم خون شد ز تنهایی
اسیر دردم ای باران چرا دردم نمی کاهی ؟
ببار ای قطره ی مرهم ، زبانم تشنگی دارد
به این دل خسته عاشق که او هم عالمی دارد

 

 


موضوعات مرتبط: , ,

|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


ماجراي يك عشق (مریم حیدرزاده)
یک شنبه 1 شهريور 1394 ساعت | بازديد : 641 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

ماجراي يك عشق
به روي گونه تابيدي و رفتي
مرا با عشق سنجيدي و رفتي
تمام هستي‌ام نيلوفري بود
تو هستي مرا چيدي و رفتي

كنار اتظارت تا سحرگاه
شبي همپاي پيچك‌ها نشستم
تو از راه آمدي با ناز و آن وقت

 تمناي مرا ديدي و رفتي


شبي از عشق تو با پونه گفتم
دل او هم براي قصه‌ام سوخت
غم انگيزست توشيداييم را
به چشم خويش فهميدي و رفتي


چه بايد كرد اين هم سرنوشتي‌ست
ولي دل را به چشمت هديه كردم
سر راهت كه مي‌رفتي تو آن را

به يك پروانه بخشيدي و رفتي

صدايت كردم از ژرفاي يك ياس
به لحن آب نمناك باران
نمي‌دانم شنيدي برنگشتي
و يا اين بار نشنيدي و رفتي

نسيم از جاده‌هاي دور آمد
نگاهش كردم و چيزي به من نگفت
تو هم در انتظار يك بهانه
از اين رفتار رنجيدي و رفتي

عجب درياي غمناكي ست اين عشق
ببين با سرنوشت من چها كرد
تو هم اين رنجش خاكستري را
ميان ياد پيچيدي و رفتي

تمام غصه‌هايم مثل باران
فضاي خاطرم را شستشو داد
و تو به احترام اين تلاطم
فقط يك لحظه باريدي و رفتي

دلم پرسيد از پروانه يك شب
چرا عاشق شدي درد عجيبي ست
و يادم هست تو يك بار اين را
ز يك ديوانه پرسيدي و رفتي

تو را به جان گل سوگند دادم
فقط يك شب نيازم را ببيني
ولي در پاسخ اين خواهش من
تو مثل غنچه خنديد و رفتي

دلم گلدان شب‌بوهاي روياست
پر است از اطلسي‌هاي نگاهت
تو مثل يك گل سرخ وفادار
كنار خانه روييدي و رفتي

تمام بغض‌هايم مثل يك رنج
شكست و قصه‌ام در كوچه پيچيد
ولي تو از صداي اين شكستن
به جاي غصه ترسيدي و رفتي

غروب كوچه‌هاي بي‌قراري
حضور روشني را از تو مي‌خواست
تو يك آن آمدي اين روشني را
بروي كوچه پاشيدي و رفتي

كنار من نشتي تا سپيده
ولي چشمان تو جاي دگر بود
و من مي‌دانم آن شب تا سحرگاه
نگارن را پرستيدي و رفتي

نمي‌دانم چه مي‌گويند گل‌ها
خدا مي‌داند و نيلوفر و عشق
به من گفتند گل‌ها تا هميشه
تو از اين شهر كوچيدي و رفتي

جنون در امتداد كوچه عشق
مرا تا آسمان با خودش برد
و تو در آخرين بن‌بست اين راه
مرا ديوانه ناميدي و رفتي

شبي گفتي نداري دوست، من را
نمي‌داني كه من آن شب چه كردم
خوشا بر حال آن چشمي كه آن را
به زيبايي پسنديدي و رفتي

هواي آسمان ديده ابريست
پر از تنهايي نمناك هجرت
تو تا بيراهه‌هاي بي‌قراري
دل من را كشانيدي و رفتي

پريشان كردي و شيدا نمودي
تمام جاده‌هاي شعر من را
رها كردي شكستي خرد گشتم
تو پايان مرا ديدي و رفتي


 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد

موضوعات
تبادل لينک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تک درخت و آدرس lonetree.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سايت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 777
:: کل نظرات : 19

آمار کاربران

:: افراد آنلاين : 1
:: تعداد اعضا : 10

کاربران آنلاين


آمار بازديد

:: بازديد امروز : 3941
:: بارديد ديروز : 1467
:: بازديد هفته : 3941
:: بازديد ماه : 17220
:: بازديد سال : 85522
:: بازديد کلي : 345904
منوي کاربري


عضو شويد


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشي رمز عبور؟

عضويت سريع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری