گلچین اشعار ناب، مطالب عمومی، علمی و آموزشی
|
چهار شنبه 1 مهر 1394 ساعت |
بازديد : 649 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
بـاز آی كه چـون برگ خزانم رخ زردی اسـت
با یـاد تـو دم سـاز دل مـن دم ســردی اسـت
گــر رو بـه تــو آوردهام از روی نیـازی اسـت
ور دردسـری میدهـمـت از ســر دردی اسـت
از راهـــروان سـفــر عشــق دریــن دشــت
گلگـونه سـرشكیسـت اگـر راهـنـوردى اسـت
در عـرصـه انـدیشـه مـن بـا كـه تـوان گفـت
سرگشته چه فریـادی و خونین چه نبردى است
غـمخـوار بـه جـز درد و وفـادار به جــز درد
جز درد كه دانست كه این مرد چه مردی است
از درد سـخــن گـفـتـن و از درد شـنـیــدن
با مـردم بـیدرد ندانـی كه چـه دردی اسـت؟
چـون جـام شفـق مـوج زنـد خـون به دل من
با ایـن همـه دور از تـو مـرا چهره زردی است
مهرداد اوستا
برچسبها:
مهرداد اوستا ,
اوستا ,
باز آی ,
برگ خزان ,
از درد سخن گفتن ,
از درد شنیدن ,
مردم بی درد ,
شعر ,
تک درخت ,
ادبیات ,
ابیات ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
چهار شنبه 1 مهر 1394 ساعت |
بازديد : 558 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم
اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت
کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم
کی ام؟ شکوفه اشکی که در هوای تو هر شب
ز چشم ناله شکفتم، به روی شکوه دویدم
مرا نصیب غم آمد، به شادی همه عالم
چرا که از همه عالم، محبت تو گزیدم
چو شمع خنده نکردی، مگر به روز سیاهم
چو بخت جلوه نکردی، مگر ز موی سپیدم
بجز وفا و عنایت، نماند در همه عالم
ندامتی که نبردم، ملامتی که ندیدم
نبود از تو گریزی چنین که بار غم دل
ز دست شکوه گرفتم، به دوش ناله کشیدم
جوانیام به سمند شتاب میشد و از پی
چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم
به روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به گردون
گهی چو اشک نشستم، گهی چو رنگ پریدم
وفا نکردی و کردم، به سر نبردی و بردم
ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم؟
مهرداد اوستا
برچسبها:
مهرداد اوستا ,
اوستا ,
وفا نکری ,
وفا ,
خطا ,
جفا ,
شکوه ,
شعر ,
تک درخت ,
ادبیات ,
ابیات ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
چهار شنبه 11 شهريور 1394 ساعت |
بازديد : 718 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
رشتهای درگردنـم افکند دوسـت
میبرد هرجا که خاطرخواه اوست
***
نه همین تنها مرا مژگان چشم یار کشت
عالمی را از طپیدن نبض این بیمار کشت
***
برنداریم ز اشعـار کسـی مضمونـی
طبع نازک سخن کس نتواند برداشت
***
جان به لب، ازضعف نتواند رسید
ما به زورناتـوانـی زنـدهایـم
***
بر تواضعهای دشمن تکیه کردن ابلهی است
پای بـوس سیـل از پا افکنـد دیـوار را
***
چون آستین همیشه جبینم ز چین پر است
یعنی دلم ز دست تو ای نازنین پر است
***
افتـادن و برخاستـن باده پرستـان
در مذهب رندان خرابات نماز است
***
چرا خم گشته می گردند پیران جهاندیده
مگردرخاک می جویند ایام جوانی را؟
***
تا بود گفت و گو سخنم ناتمام بود
نازم به خامشی که سخن را تمام کرد
***
بالش خوبانِ دگر از پر است
شـوخ مرا فتنه به زیر سر است!
***
حاسد از کرده خود گشته پشیمان که بزور
بر زمین زد سخنم را و به افـلاک رسیـد
***
شعر دگران را همه دارند به خاطر
شعری که غنی گفت کسی یاد ندارد!
***
خواستم کز گلشن دیدار او چینم گلی
چشم واکردم در حیرت به رویم باز کرد
***
غافل دادیم دل به دستت
ما را یاد و تو را فراموش!
***
مُردم که ببالین من آن یارنیامد
صد بارزخود رفتم ویک بارنیامد
***
بس که با تاریکی شبهای غم خوکرده بود
عاقبت پـروانه در پای چـراغ آرام یافت
برچسبها:
غنی ,
کشمیری ,
غنی کشمیری ,
ابیات ,
ناب ,
ابیات ناب ,
سبک هندی ,
تک بیت ,
ابیات ,
اشعار ,
شعر ,
ادب ,
ادبیات ,
تک درخت ,
,
|
امتياز مطلب : 5
|
تعداد امتيازدهندگان : 1
|
مجموع امتياز : 1
|
یک شنبه 8 شهريور 1394 ساعت |
بازديد : 1872 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
در پیش بی دردان چرا فریاد بی حاصل کنم
گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم
در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مل
من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم
اول کنم اندیشه ای تا برگزینم پیشه ای
آخر به یک پیمانه می اندیشه را باطل کنم
زآن رو ستانم جام را آن مایه آرام را
تا خویشتن را لحظه ای از خویشتن غافل کنم
از گل شنیدم بوی او مستانه رفتم سوی او
تا چون غبار کوی او در کوی جان منزل کنم
روشنگری افلاکیم چون آفتاب از پاکیم
خاکی نیم تا خویش را سرگرم آب و گل کنم
غرق تمنای توام موجی ز دریای تو ام
من نخل سرکش نیستم تا خانه در ساحل کنم
دانم که آن سرو سهی از دل ندارد آگهی
چند از غم دل چون رهی فریاد بی حاصل کنم
رهی معیری
برچسبها:
رهی معیری ,
رهی ,
معیری ,
ابیات ,
بیت ,
شعر ,
کم نظیر ,
ادبیات ,
عاشقانه ,
بی دردان ,
فریاد ,
بی حاصل ,
شکوه ,
دل ,
صاحبدل ,
پرده ,
گل ,
شمع ,
گریه ,
محفل ,
رسوا ,
پیشه ,
پیمانه ,
باطل ,
افلاکیان ,
اشعار رهی معیری ,
غبار کوی ,
غرق تمنا ,
نخل سرکش ,
سرو سهی ,
تک درخت ,
http://lonetree ,
lxb ,
ir ,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
دو شنبه 2 شهريور 1394 ساعت |
بازديد : 789 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم
برو ای طبیبم از سر که دوا نمیپذیرم
همه عمر با حریفان بنشستمی و خوبان
تو بخاستی و نقشت بنشست در ضمیرم
مده ای حکیم پندم که به کار درنبندم
که ز خویشتن گزیرست و ز دوست ناگزیرم
برو ای سپر ز پیشم که به جان رسید پیکان
بگذار تا ببینم که که میزند به تیرم
نه نشاط دوستانم نه فراغ بوستانم
بروید ای رفیقان به سفر که من اسیرم
تو در آب اگر ببینی حرکات خویشتن را
به زبان خود بگویی که به حسن بینظیرم
تو به خواب خوش بیاسای و به عیش و کامرانی
که نه من غنودهام دوش و نه مردم از نفیرم
نه توانگران ببخشند فقیر ناتوان را
نظری کن ای توانگر که به دیدنت فقیرم
اگرم چو عود سوزی تن من فدای جانت
که خوشست عیش مردم به روایح عبیرم
نه تو گفتهای که سعدی نبرد ز دست من جان
نه به خاک پای مردان چو تو میکشی نمیرم
"سعدی"
برچسبها:
سعدی ,
مصلح الدین ,
شیخ اجل ,
شیرازی ,
استاد سخن ,
شیرین سخن ,
غزل ,
بیت ,
شعر ,
ادبیات ,
حکیم ,
خدا ,
دل ,
دوا ,
عمر ,
حریفان ,
خوبان ,
نقش ,
ضمیر ,
پند ,
کار ,
گزیر ,
دوست ,
ناگزیر ,
سپر ,
پیکان ,
نشاط ,
فراغ ,
بوستان ,
رفیقان ,
سفر ,
اسیرم ,
آب ,
حرکات ,
خویشتن ,
زبان ,
حسن ,
بی نظیر ,
بیاسای ,
خواب ,
عیش ,
غنوده ,
دوش ,
مردم ,
نفیرم ,
توانگران ,
فقیر ,
ناتوان ,
نظری ,
توانگر ,
دیدن ,
عود ,
سوزی ,
تن ,
فدای ,
روایح ,
عبیرم ,
خاک پای مردان ,
تک درخت ,
lonetree ,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
چهار شنبه 28 مرداد 1394 ساعت |
بازديد : 1005 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
گربه را بر موش کی بودهست مهر مادری
سنایی
***
ای کبک خوشخرام که خوش میروی بهناز
غـره مشـو که گــربه عابـد نماز کـرد
حافظ
بقیه در ادامه مطلب...
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
شنبه 20 تير 1394 ساعت |
بازديد : 1774 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وزجان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم ترا و آنگه گرفتارت شوم
"رهی معیری"
***
برچسبها:
رهی معیری ,
رهی ,
معیری ,
ابیات ,
بیت ,
شعر ,
کم نظیر ,
ادبیات ,
عاشقانه ,
خریدار ,
جان ,
عاشق ,
زار ,
عاشق زار ,
بازیچه ,
دام ,
گرفتار ,
تک درخت ,
http://lonetree ,
lxb ,
ir ,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد
|
|
|
|